برای میلاد یکی کودک» که منام . پیش از آنکه آخرین نفس را برآرم پیش از آنکه پرده فروافتد پیش از پژمردن آخرین گل بر آنام که زندگی کنم بر آنام که عشق بورزم بر آنام که باشم در این جهانِ ظلمانی در این روزگارِ سرشار از فجایع در این دنیای پر از کینه نزد کسانی که نیازمند مناند کسانی که نیازمند ایشانام کسانی که ستایش انگیزند تا دریابم شگفتی کنم بازشناسم کهام که میتوانم باشم که میخواهم باشم تا روزها بیثمر نماند ساعتها جان یابد و لحظهها گرانبار شود شعر ۳۲ ...گفت آن زمان که مشتری و مه قران کنند
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
چهل و سه سال که گذشت، یک روزِ دیگر هم روش
پیش ,کسانی ,آنام ,کنم ,آخرین ,نیازمند ,بر آنام ,در این ,آنام که ,پیش از ,کسانی که
درباره این سایت